هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات درونی خود سخن می‌گوید. او از جنگ و جدال درونی خود با عشق و نفرت صحبت می‌کند. شاعر از سوزش درونی و دوری از معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که دیگر به دنبال معشوق نیست. او همچنین از تضاد بین خون (نماد درد و رنج) و آب (نماد پاکی و آرامش) سخن می‌گوید و خود را از جنس آب می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند خون و آب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۴۵

فُضول گشته‌ام امروز، جنگ می‌جویم
مَنوش نُکتهٔ مَستان، که یاوه می‌گویم

تَنا بِسوز چو هیزُم، که از تو سیر شُدم
دِلا بُرو تو زِپیشَم، تو را نمی‌جویم

لَگَن نَهاد خیالَش به چَشمهٔ چَشمَم
بَهانه کرد کَزین آبْ جامه می‌شویَم

بِگُفتَمَش که به خونابه جامه چون شویی؟
بِگُفت خونْ همه زان سوست و من از این سویَم

به سویِ تو همه خون است و سویِ من همه آب
نه قِبْطی‌اَم، که دَرین نیلْ موسَوی خویَم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.