هوش مصنوعی: این شعر به موضوع انتظار و امیدواری در عشق و زندگی می‌پردازد. شاعر از انتظار به عنوان مفهومی وهم‌آلود و گاه بی‌ثمر یاد می‌کند که گاه انسان را از واقعیت دور می‌سازد. در عین حال، اشاره‌ای به ناامیدی و تلاش‌های بی‌ثمر در جستجوی معشوق یا آرزوها دارد. انتظار گاه به عنوان عاملی بازدارنده از پیشرفت و گاه به عنوان محرکی برای امید توصیف شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند انتظار، امید، ناامیدی و عشق، برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷۷

بر خیالی چیده‌ایم از دیده تا دل انتظار
لیلی این انجمن وهم است و محمل انتظار

تا دل از امید غافل بود تشویشی نبود
ساز استغنای ما را کرد باطل انتظار

هرکه را دیدیم فکری آنسوی تحقیق داشت
بیکرانی رفت از این دریای ساحل انتظار

از هوس جز ناامیدی با چه پردازدکسی
جست‌وجو آواره است و پای در گل انتظار

نقش پا هر گامت آغوش دگر وامی‌کند
ای طلب شرمی‌ که دارد چشم منزل انتظار

قطره‌ات دریاست گر از وهم گوهر بگذری
عالمی را کرده است از وصل غافل انتظار

چشم واکردیم اما فرصت دیدار کو
بر شرارکاغذ ما بست محمل انتظار

عمرها شد از توقع آبیار عبرتیم
ریشهٔ‌ کشت امل خاک است و حاصل انتظار

بر شبستان خیال وهم و ظن آتش زنید
شمع خاموش است و می‌سوزد به محفل انتظار

وعدهٔ احسان به معنی ازگدایی نیست کم
از کرم ظلم است اگر خواهد ز سایل انتظار

مرده‌ایم اما همان صبح قیامت در نظر
این‌کفن می‌پرورد در چشم بسمل انتظار

در محبت آرزو را اعتبار دیگر است
این حریفان وصل می‌خواهند و بیدل انتظار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.