هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند ناپایداری دنیا، بی‌تأثیری تلاش‌های انسانی در برابر تقدیر، و اهمیت عبرت‌گیری از زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند غنچه، گل، موج، و تیغ، نگاهی عمیق به شرایط انسانی و محدودیت‌های آن دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۹۸

نه غنچه عافیت افسون‌، نه‌ گل بقا تأثیر
جهان رنگ‌، شکست ‌که می‌کند تعمیر

نشد ز عالم و جاهل جز اینقدر معلوم
که آن به خواب فتاد آن دگر پی تعبیر

گرفتم اوج پر است اعتبار عنقایت
به نارسایی بال مگس‌،‌کلاغ مگیر

نفس مسوز به آرایش بساط جنون
بس است آبله فانوس خانهٔ زنجیر

به تیغ هم نشود باز عقدهٔ‌ گرداب
به موج خون مکن ای بحر ناخن تدبیر

به شرم‌کوش‌که بنیاد حسن خوبان را
گرفته‌اند در آب گهر گل تعمیر

دلیل عبرت ما نیست غیر آ‌گاهی
گشاد دام نگاه است وحشت نخجیر

نیافتیم در این‌ کارگاه فقر و غنا
کم احتیاجی خود جز کفایت تقدیر

چه ممکن است‌ که ما را ز یأس وانخرد
به قحط‌ سال ترحم ذخیرهٔ تقصیر

زمان فرصت دیدار سخت موهوم است
به سایهٔ مژه نظّاره می‌کند شبگیر

ز تیغ حادثه پروا نمی‌کند بیدل
کسی‌که برتن او جوشن است نقش حصیر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.