هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند گذر زمان، ناپایداری زندگی، تلاش برای کمال، و بیثباتی دنیا میپردازد. شاعر از تصاویر نمادین مانند موج، باغ امکان، طاووس، و حباب استفاده میکند تا احساسات انسانی مانند حسرت، هوس، و نیاز به آگاهی را بیان کند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم پیچیده فلسفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷۳۶
نیست بیشور حوادث آمد و رفت نفس
کاروان موج دارد از شکست خود جرس
باغ امکان را شکست رنگ میباشد کمال
ای ثمر گر فرصتی داری به کام خویش رس
تا توانی پاس آب روی سایل داشتن
خودفروشی های احسان به که ننمایی به کس
ای عدم آوازه قید زندگی هم عالمیست
بیضه گر بشکست، چون طاووس رنگین کن قفس
مشت خونی هرزهگرد کوچهٔ زخم دلیم
حسرت استاینجا به جز عبرت چهمی گردد عسس
دستگاه سفلهخویان مایهٔ شور و شر است
خالی از عرض طنینی نیست پرواز مگس
چون به آگاهی رسیدی گفت و گوها محو کن
نیست منزل جز بیابان مرگی شور جرس
بیغباری نیست هرجا مشت خاکی دیدهایم
شد یقین کز بعد مردن هم نمیمیرد هوس
چون حبابم بیدل از وضع خموشی چاره نیست
صاحب آیینه را لازم بود پاس نفس
کاروان موج دارد از شکست خود جرس
باغ امکان را شکست رنگ میباشد کمال
ای ثمر گر فرصتی داری به کام خویش رس
تا توانی پاس آب روی سایل داشتن
خودفروشی های احسان به که ننمایی به کس
ای عدم آوازه قید زندگی هم عالمیست
بیضه گر بشکست، چون طاووس رنگین کن قفس
مشت خونی هرزهگرد کوچهٔ زخم دلیم
حسرت استاینجا به جز عبرت چهمی گردد عسس
دستگاه سفلهخویان مایهٔ شور و شر است
خالی از عرض طنینی نیست پرواز مگس
چون به آگاهی رسیدی گفت و گوها محو کن
نیست منزل جز بیابان مرگی شور جرس
بیغباری نیست هرجا مشت خاکی دیدهایم
شد یقین کز بعد مردن هم نمیمیرد هوس
چون حبابم بیدل از وضع خموشی چاره نیست
صاحب آیینه را لازم بود پاس نفس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.