هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی را بیان می‌کند. موضوعات اصلی شامل تلاش و رنج برای رسیدن به کمال، پذیرش تقدیر، عجز انسان در برابر قدرت الهی، و ناتوانی در درک حقیقت مطلق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، مفاهیمی مانند عشق، امید، عجز، و مرگ را بررسی می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۴۱

خودسر ز عافیت به تکلف برید و بس
آهی‌ که قد کشید به دل خط‌ کشید و بس

راه تلاش دیر و حرم طی نمی‌شود
باید به طوف آبلهٔ پا رسید و بس

جمعی‌ که در بهشت فراغ آرمیده‌اند
طی‌ کرده‌اند جادهٔ دشت امید و بس

دل با همه شهود ز تحقیق پی نبرد
آیینه آنچه دید همین عکس دید و بس

ناز سجود قبلهٔ توفیق می‌کشیم
زین‌ گردنی‌ که تا سر زانو خمید و بس

محمل‌کشان عجز، فلکتاز قدرتند
تا آفتاب سایه به پهلو دوید و بس

عیش بهار عشق ز پهلوی عجز نیست
در باغ نیز، شمع‌ گل از خویش چید و بس

ما را درین ستمکده تدبیر عافیت
ارشاد بسمل است‌ که باید تپید و بس

هیهات راه مقصد ما وانموده‌اند
بر جاده‌ای‌ که هیچ نگردد پدید و بس

خواندیم بی‌تمیز رقمهای خیر و شر
از نامه‌ای که بود سراسر سفید و بس

رفع تظلم دم پیری چه ممکن است
هرجا رسید صبح‌ گریبان د‌رید و بس

بیدل پیام وصل به حرمان رساندنی‌است
موسی برون پرده ندیدن شنید و بس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.