هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر فارسی‌زبان، دربارهٔ اهمیت استفاده از فرصت‌ها، تلاش در زندگی، و ارزش عشق و زیبایی است. شاعر تأکید می‌کند که سکوت و راحتیِ بی‌حرکت ممکن است به معنای از دست دادن فرصت‌ها باشد و تشویق به پویایی و تلاش می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم عرفانی مانند بی‌خودی و تعالی روح دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. درک کامل این متن نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات و مفاهیم انتزاعی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۵۸

من نمی‌گویم زیان کن یا به فکر سود باش
ای ز فرصت بیخبر در هر چه باشی زود باش

در طلب تشنیع کوتاهی مکش از هیچکس
شعله هم‌ گر بال بی‌ آبی‌ گشاید دود باش

زیب هستی چیست غیر از شور عشق و ساز حسن
نکهت‌ گل ‌گر نه‌ای دود دماغ عود باش

از خموشی‌ گر بچینی دستگاه عافیت
گفتگو هم عالمی دارد نفس فرسود باش

راحتی‌گر هست در آغوش سعی بیخودیست
یک قلم لغزش چو مژگانهای خواب‌آلود باش

مومیایی هم شکستن خالی از تعمیر نیست
ای زیانت هیچ بهر دردمندی سود باش

خاک آدم‌، آتش ابلیس دارد درکمین
از تعین هم برآیی حاسد و محسود باش

چیست دل تا روکش دیدار باید ساختن
حسن بی‌پروا خوشست آیینه‌گو مر دود باش

زینهمه سعی طلب جز عافیت مطلوب نیست
گر همه داغست هر جا شعله آب آسود باش

نقد حیرتخانهٔ هستی صدایی بیش نیست
ای عدم نامی به دست آورده‌ای موجود باش

بر مقیمان سرای عاریت بیدل مپیچ
چون تو اینجا نیستی‌ گوهر که خواهد بود باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.