هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، خودشناسی، عرفان و تسلیم در برابر خداوند می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از وهم و خیالات دوری کند، به سادگی و خاکساری روی آورد و از حرص و طمع بپرهیزد. همچنین، تأکید بر این است که هرچه از خود می‌دهی بی‌پاداش نیست و باید در برابر عدالت الهی مسئول بود.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۵۷

شخص معدومی‌، به پیش وهم خود موجود باش
ای شرار سنگ ازآن عالم‌که نتوان بود باش

رنج هستی بردنت از سادگیها دور نیست
صفحهٔ آیینه‌ای داری خیال اندود باش

سالی و ماهی نمی‌خواهد رم برق نفس
در خیالت مدت موهوم گو معدود باش

در زیانگاه تعین نیست حسن عافیت
گر توانی خاک شد آیینهٔ مقصود باش

جوهر قطع تعلق تاب هر نامرد نیست
ای امل جولاه فطرت‌ محو تار و پود باش

پردهٔ ساز خداوندیست وضع بندگی
گر سجودآموز خود گردیده‌ای مسجود باش

مال و جاهت شد مکرر بعد ازین دل جمع‌کن
یک دو روز ای بیخبرگو حرص ناخشنود باش

سنگ هم بی‌انتقامی نیست در میزان عدل
بت شکستی مستعد آتش نمرود باش

هر چه از خود می‌دهی بر باد بی‌ایثار نیست
خاک اگر گردی همان برآستان جود باش

شکوهٔ درد رسایی را نمی‌باشد علاج
گرهمه صد رنگ سوزی چون نفس بی‌دود باش

خانهٔ آیینه بیدل نیست بر تمثال تنگ
بر در دل حلقه زن‌ گو شش جهت مسدود باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.