هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی سرشار از مضامین عرفانی، فلسفی و اخلاقی است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، مخاطب را به تفکر در مورد مفاهیمی مانند عشق، درد، رضایت، خودشناسی و گذر از مادیات دعوت می‌کند. او تأکید می‌کند که انسان باید از دام‌های دنیوی رها شود، به درون خود بنگرد و به جای ظواهر فریبنده، به حقیقت وجودی خود توجه کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر برای درک و تجربه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۶۰

گر نه‌ای عین تماشا حیرت سرشار باش
سر به سر دلدار یا آیینهٔ دلدار باش

با هجوم عیش شو چون نغمهٔ ذوق وصال
یا سراپا درد دل چون نالهٔ بیمار باش

بال و پر فرسودهٔ دام فلک نتوان شدن
گر همه مرکز شوی بیرون این پرگار باش

چند باید بود پیشاهنگ تحریک نفس
ساز موهومی‌ که ما داریم ‌گویی تار باش

صد چمن رنگ طرب در غنچه دارد خامشی
ناله هر جا گل‌ کند کوته‌تر از منقار باش

گر همه بویی ز افسون حسد دارد دلت
بر دم عقرب نشین یا بر دهان مار باش

آگهی آیینه دار احتیاط افتاده است
چشم اگر گردیده باشی اندکی بیدار باش

بسمل ما را پر وامانده سیر عالمیست
عرصهٔ کون و مکان گو یک تپیدن‌وار باش

داغ هم رنگینیی دارد که در گلزار نیست
گر نه‌ای طاووس باری رخت آتشکار باش

سیر چشمی ذره از مهر قناعت بودن‌ست
پیش مردم اندکی‌، در چشم خود بسیار باش

غنچه‌ات از بیخودی فال شکفتن می‌زند
ای ز سر غافل‌، برو بیمغزی دستار باش

تا به‌ کی باشد دل از خجلت شماران نفس
سبحه بیکار است چندی گرم استغفار باش

بی‌نیازیهای عشق آخر به هیچت می‌خرد
جنس موهومی دو روزی بر سر بازار باش

یک قدم راهست بیدل از تو تا دامان خاک
بر سر مژگان چو اشک استاده‌ای هشیار باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.