هوش مصنوعی: این متن بیانگر آرزوی تبدیل شدن به منبع نور و گرمابخش برای دیگران، همراهی با غمگنان، و تبدیل شدن به بخشی از طبیعت و جهان است. شاعر می‌خواهد همچون خورشید، دریا و کوه برای همه مفید باشد و به عنوان پناهگاهی امن برای ترسایان عمل کند. در نهایت، شاعر از بیان بیشتر خودداری می‌کند و تأکید می‌کند که فراتر از کلمات و زبان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۶۲

آمَدَسْتیم تا چُنان گردیم
که چو خورشید جُمله جان گردیم

مونِس و یارِ غَمگِنان باشیم
گُل و گُلْزارِ خاکیان گردیم

چند کَس را نه‌ایم خاص چو زَر
بر همه هَمچو بَحْر و کان گردیم

جانْ نِماییم جسمِ عالَم را
قُرَّةُ الْعَینِ دیدگان گردیم

چون زمین نیستیم یَغْماگاه
ایمِن و خوشْ چو آسْمان گردیم

هر کِه تَرسان بُوَد چو تَرسایان
هَمچو ایمان بَرو اَمان گردیم

هین، خَمُش کُن، از آن هم اَفْزونیم
که بر اَلْفاظ و بر زبان گردیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.