هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، طبیعت، مستی و رازداری سخن می‌گوید. او از ناله‌های بلبل، گل‌چینی در گلستان، مستی در بازار و عیش و نوش با یار صحبت می‌کند. همچنین به رازداری و خدمت به خالق اشاره می‌کند و از فرار مردم از تاتار و بار اشتران می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین اشاراتی به مستی و عیش و نوش وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۱۷۶۴

نالهٔ بُلبُلِ بهار کنیم
تا بِدان بُلبُلانْ شکار کنیم

کارِ او ناز و کارِ ما لابه‌ست
گَر نَنالیمْ پس چه کار کنیم؟

در گُلِستان رَویم و گُل چینیم
بر سَرِ عاشقانْ نِثار کنیم

اَنْدَرآییم مَست در بازار
همه را مَست و بی‌­قَرار کنیم

سیم با یارِ خوش­عِذار خوریم
خِدمَتِ چَشمِ پُرخُمار کنیم

کَس نداند خدایْ دانَد و بَس
عیش‌هایی که با نِگار کنیم

تو اگر رازدارِ ما باشی
راز را با تو آشکار کنیم

می‌گُریزند خَلْق از تاتار
خِدمَتِ خالِقِ تَتار کنیم

بار کردند اُشتُران به گُریز
رَخْتمان نیست، ما چه بار کنیم؟

خَلْق خیزان کنند و ما بَر بام
اُشُترِ مَردمان شُمار کنیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.