هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند ناتوانی انسان در برابر تقدیر، بی‌عدالتی‌های زندگی، سختی‌های معیشت، و اهمیت قناعت می‌پردازد. شاعر از محیط به عنوان نمادی از زندگی پرتلاطم یاد می‌کند که گاه سخت و ناعادلانه است و تنها دانایان و قانعان می‌توانند در آن آرامش یابند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین فلسفی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۵۰

بر جنون نتوان شد از عقل ادب‌پرور محیط
سعی گوهر تا کجاها تنگ گیرد بر محیط

غیر بیکاری چه می‌آید ز دست مفلسان
نیست جز بر ناتوانی پیکر لاغر محیط

بهرهٔ آسایش دانا ز گردون روشن است
از حباب و موج دارد بالش و بستر محیط

صاف طبعان را به پستی می‌نشاند چرخ دون
با همه روشندلی درد است‌ گوهر در محیط

کرد دل را پایمال آرزو سعی نفس
موج آخر از هوا افتاد غالب بر محیط

هرکسی را در خور اسباب تشویش است و بس
از هجوم موج بر خود می‌کشد لشکر محیط

عالمی‌ را می‌کشی زیر نگین اعتبار
گر شوی بر آبروی خویش چون گوهر محیط

قابل تحریر اشکم نیست طومار دگر
صفحه واری شاید از توفان کند مسطر محیط

عزت و خواری غبار ساحل تمییز ماست
ورنه از کف فرق نگرفته است تا عنبر محیط

بی‌ندامت نیست هستی هر قدر بالد نفس
موج تا باقیست دستی می‌زند بر سرمحیط

بیدل از وضع قناعت بار دوش کس نی‌ام
کشتی ما چون صدف‌گیرد به سرکمتر محیط
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.