هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی به موضوعاتی مانند گذر زمان، فرصت‌های از دست رفته، عشق و رنج‌های وجودی می‌پردازد. شاعر با استفاده از نمادهایی مانند شمع، پروانه و گلاب، مفاهیم عمیق زندگی و هستی را بیان می‌کند. او از ناپایداری زندگی، اهمیت بیداری و هوشیاری، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از نمادها و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۱۸۵۶

ای هستی تو وضع درنگ و شتاب شمع
بر دوش فرصتت سر و پا در رکاب شمع

باز است چشم خلق بقدر گدا زخویش
پاشیده‌اند بر رخ محفل ‌گلاب شمع

تا چند چشم بسته به تکلیف واکنیم
ما را به هر نگه مژه‌واریست خواب شمع

درس وصال و مبحث هستی خیال‌ کیست
پروانه را گم است ورق در کتاب شمع

ای نیستی بهار زمانی به هوش باش
خود را نهفته است‌ گلی در نقاب شمع

فهم زبان سوختگان سرمه داشته است
کرد انجمن خموش لب بی‌جواب شمع

اشکی‌ که سیل‌ کلفت هستی شود کراست
یاران قسم خورید به چشم پر آب شمع

جوش حباب ما دم پیری فرو نشاند
برد آخر از نظر نفس صبح تاب شمع

شد داغ از تتبع دیوان آه ما
تا مصرعی به نقطه رساند انتخاب شمع

با تاب و تب بساز و دمی چند صبرکن
تا صبح پاک می‌شود آخر حساب شمع

بیدل به سوختن نفسی چند زنده‌ایم
پوشید مصلحت به دل ‌آتش آب شمع
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.