هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های گذرای زندگی و ناپایداری شادی‌ها اشاره دارد. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل، باغ، و نسیم، گذرا بودن لحظات خوش را توصیف می‌کند. همچنین، او از مفاهیمی مانند عشق، حیرت، و رنج سخن می‌گوید و بر بی‌ثباتی جهان تأکید می‌کند. در نهایت، شعر به پذیرش رنج و جستجوی معنا در میان آشوب زندگی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۶۸

کنون‌که می‌گذرد عیش چون نسیم زباغ
چوگل خوش آنکه زنی دست در رکاب ایاغ

ز شبنم ‌گلم این نکته نقد آگاهیست
که‌گرد آبله پایی شکسته‌اند به باغ

ز چشمک‌گل باغ جنون مشو غافل
تنیده است نگاهی به خط ساغر داغ

گذشته است ز هستی غبار وحشت ما
ز رنگ رفته همان در عدم‌کنند سراغ

درین بساط که حیرت دلیل بینایی‌ست
به‌غیر سوختن خود چه دید چشم چراغ

چه انجمن چه‌گلستان فضای دلتنگی‌ست
مگر ز مزبله جویدکسی مقام فراغ

ز درس عشق به حرف هوس قناعت‌کن
خمار نغمهٔ بلبل شکن به بانگ‌کلاغ

تلاش منصب‌پروانه مشربی مفت است
بگردگرد سر هر دلی‌که دارد داغ

خمار مجلسیان عرض ساغر است اینجا
ز بیدماغی مستان رسانده گیر دماغ

دو روز در دل خون‌گشته جوش زن بیدل
نه باغ درخورجولان آرزوست نه راغ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.