هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از احساسات خود در مورد عشق و برتری‌جویی سخن می‌گوید. او خود را برتر از دیگران می‌داند و از قدرت و توانایی‌های خود سخن می‌گوید. همچنین، شاعر از عشق و دل‌بستگی خود به معشوق صحبت می‌کند و از رازهای نهفته در دل خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم موجود در شعر نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی و عشق دارند که معمولاً در سنین بالاتر به دست می‌آید.

غزل شمارهٔ ۱۷۷۰

آمد سَرمَست سَحَر دِلْبَرم
بی‌خود و بِنْشَست به مَجْلِس بَرَم

گَرم شُد و عَربَده آغاز کرد
گفت که تو نَقْشی و من آزَرَم

تو به دو پَر می‌پَری و من به صد
تو زِ دو کَسْ من زِ دو صد خوش­تَرَم

گر چه فُروتَر بِنِشَستم زِ لُطف
مَن زِ حَریفانْ به دو سَر بَرتَرم

یک قَدَحَم بیست چو جامِ شماست
تا همه دانند که من دیگرم

ساغَرِ من تا لب و باقی به نیم
جان و دِلَم زَفْت و به تَنْ لاغَرَم

صورتِ من نایَد در چَشمِ سَر
زان که ازین سَر نِیَم و زان سَرَم

من پِنهان در دل و دلْ هم نَهان
زان که دَرین هر دو صَدَف گوهرم

گَر قَدَحی بیش‌تَر از من خوری
من دو سَبو بیش­تَر از تو خورم

گَر به دو صد کوه چو بُز بَردَوی
من کُه و بُز را دو شِکَم بَردَرَم

چون بِدَوَم، مَهْ نَبُوَد هم­تَکَم
چون بِجَهَم، چَرخْ بُوَد چَنْبَرم

چون بِبَرَم دست به سویِ سِلاح
دَشْنهٔ خورشید بُوَد خَنجَرم

خُشک نِمایَد بَرِ تو این غَزَل
چون نَشُدی تَر زِ نَمِ کوثَرَم

کور نِه‌اَم لیکْ مرا کیمیاست
این دِرَمِ قَلْب از آن می­خَرَم

جُزو و کُلَم یارِ مرا دَرخور است
نی خورَدَم غَمّ و نه من غَم خورَم
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.