هوش مصنوعی: این شعر از عقیق به زیبایی‌های ظاهری و معنوی سنگ عقیق اشاره دارد و از آن به عنوان نمادی برای بیان مفاهیم عمیق مانند عشق، حرص، شهرت و آبرو استفاده می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، ارتباط بین عقیق و احساسات انسانی را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۳

بر خود از ساز شکفتن‌کی‌گمان دارد عقیق
درخور نامت تبسم در دهان دارد عقیق

جای آن داردکه باشد باب دندان طمع
نسبت دوری به لعل دلبران دارد عقیق

بسکه بی‌آب است این صحرای شهرت اعتبار
روز و شب نقش نگین زیر زبان دارد عقیق

سادگی دارالامان بی تمیزان بوده است
حلقه‌های دام را خاتم‌گمان دارد عقیق

عیب ما رنگین خیالان معنی باریک ماست
عرض نقصان تا دهد از رگ زبان دارد عقیق

هر کسی تا خاک‌گردیدن به رنگی بسمل است
خون رنگی در فسردنها روان دارد عقیق

حرص هر جا غالب افتد بر جگر دندان فشار
در هجوم تشنگی‌ها امتحان دارد عقیق

هرکه می‌بینی به قدر شهرت از خود رفته است
سودنامی هم به تحصیل زیان دارد عقیق

بی‌جگر خوردن میسر نیست پاس اعتبار
آبرو در موج خون دل نهان دارد عقیق

اعتبارات جهان پر بی‌نسق افتاده است
جانکنیها بهر نام دیگران دارد عقیق

خون دل را در بساط دیده رنگی دیگر است
آبرو در خاتم افزونتر ز کان دارد عقیق

لعل ها از بهر مشتاقان تبسم‌پرور است
آب باربکی به ذوق تشنگان دارد عقیق

محو لعلت را فسردن نیز آب زندگی‌ست
همچو دل تا رنگ خونی هست جان دارد عقیق

نیست بیدل‌ کاهش ایام بر دلخستگان
در شکست خود همان خط امان دارد عقیق
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.