هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از سفر روحانی و عشق الهی سخن میگوید. او از تلاش برای رسیدن به معشوق و رهایی از دنیای مادی صحبت میکند و به مفاهیمی مانند عشق، سجده، طمع، و رهایی از هستی مادی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از هستی مادی و عشق الهی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده و ناملموس باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷۷۳
بار دِگَر جانِب یار آمدیم
خیرهنِگَرْ سویِ نِگار آمدیم
بر سَر و رو سَجده کُنان جُمله راه
تا سَرِ آن گَنجْ چو مار آمدیم
نافهٔ آهو چو بِزَد بر دِماغ
دامْ گرفتیم و شکار آمدیم
دام بَشَر لایِقِ آن صید نیست
پس تو بگو ما به چه کار آمدیم؟
پارْ دلِ پاره رَفویِ تو دید
بر طَمَعِ دولَتِ پار آمدیم
ای همه هستی مَکُن از ما کِنار
زان که زِ هستی به کِنار آمدیم
هَمچو ستاره سویِ شیطانِ کُفر
نَفْط زَنانیم و شَرار آمدیم
هَمچو اَبابیل سویِ پیلِ گَبْر
سَنگ زَنانیم و دَمار آمدیم
باز چو بینیم رُخِ عاشقان
با طَبَقِ سیم، نِثار آمدیم
خیرهنِگَرْ سویِ نِگار آمدیم
بر سَر و رو سَجده کُنان جُمله راه
تا سَرِ آن گَنجْ چو مار آمدیم
نافهٔ آهو چو بِزَد بر دِماغ
دامْ گرفتیم و شکار آمدیم
دام بَشَر لایِقِ آن صید نیست
پس تو بگو ما به چه کار آمدیم؟
پارْ دلِ پاره رَفویِ تو دید
بر طَمَعِ دولَتِ پار آمدیم
ای همه هستی مَکُن از ما کِنار
زان که زِ هستی به کِنار آمدیم
هَمچو ستاره سویِ شیطانِ کُفر
نَفْط زَنانیم و شَرار آمدیم
هَمچو اَبابیل سویِ پیلِ گَبْر
سَنگ زَنانیم و دَمار آمدیم
باز چو بینیم رُخِ عاشقان
با طَبَقِ سیم، نِثار آمدیم
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.