هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق یأس، درد، و غم است که در دل شاعر جوشیده است. شاعر از دلِ پرغصه و ناله‌هایش می‌گوید و از رنج‌هایی که در وجودش جریان دارد. او در فضایی از ناامیدی و تنهایی به سر می‌برد و دل را محور اصلی این احساسات می‌داند. همچنین، اشاره‌هایی به عشق، اشک، و آه مشتاقان دارد و از ریشه‌دار بودن دل در هوا مانند شبنم سخن می‌گوید. در نهایت، شاعر خود را گرفتار می‌داند و از ابهام بین نفس و دل سخن می‌راند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی، احساسات سنگین مانند یأس و غم، و ابهامات فلسفی دربارهٔ نفس و دل، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. همچنین، برخی مضامین مانند گرفتاری وجودی و تنهایی نیاز به تجربهٔ زندگی بیشتری دارد تا به خوبی درک شود.

غزل شمارهٔ ۱۹۲۱

به رنگی یأس جوشیده‌ست با دل
که درد آید اگر گویم بیا دل

خجالت مقصد چشم است‌ کو چشم
غمت باب دل است اما کجا دل

سراپا ناله می‌جوشیم چون موج
تپش خون‌ کرد در هر عضو ما دل

درای کاروان دشت یأسیم
چه سازد گر ننالد بینوا دل

سراغ ما غبار بال عنقاست
به رنگ رفته دارد نقش پا دل

ز اشک و آه مشتاقان مپرسید
هجوم بسمل است از دیده تا دل

ز پرواز نفس غافل مباشید
چو شبنم ریشه دارد در هوا دل

ز خاک ما قدم فهمیده بردار
مبادا بشکنی در زیر پا دل

درین محفل ‌کسی محتاج‌ کس نیست
همین کار دل افتاده‌ست با دل

گرفتارم گرفتارم گرفتار
نمی‌دانم نفس دام است یا دل

به صورت بیدلم اما به معنی
بود چون اشک سر تا پای ما دل
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.