هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت، به ویژه گل و باغ، می‌پردازد و از مفاهیمی مانند عشق، رنج، زیبایی، و گذر زمان سخن می‌گوید. شاعر از گل به عنوان نمادی از زندگی، عشق، و رنج استفاده می‌کند و به رابطه‌ی پیچیده‌ی بین زیبایی و درد اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و نمادین است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و گذر زمان نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۹۴۳

می‌توان در باغ دید از سینهٔ افگارگل
کاین‌گل اندامان چه مقدارند در آزار گل

گر تبسم زین ادا چیند بساط غنچه‌اش
می‌درد منقار بلبل خندهٔ سرشار گل

ای ستمگر بر درشتی ناز رعنایی مچین
در نظرها می‌خلد هر چند باشد خارگل

فرصت نشو و نما عیار این بازبچه است
رنگ تا پر می‌گشاید می‌برد دستارگل

خانه ویرانست اینجا تا به خود جنبد نسیم
خشت چیند تاکجا بر رنگ وبو معمارگل

پهلوی همت مکن فرش بساط اعتبار
مخمل وکم‌خواب دارد دولت بیدارگل

باید از دل تا به لب چندین‌ گریبان چاک زد
کار آسانی مدان خندیدن دشوار گل

باغ امکان درسگاه عذر بی‌سرمایگی است
رنگ کو تا گردشی انشا کند پرگار گل

غفلت بی‌ درد پر بی ‌عبرتم برد از چمن
نالهٔ دل داشت بو در بستر بیمار گل

تا به فکر مایه افتادیم‌کار از دست رفت
رنگ و بو سودای مفتی بود در بازار گل

می‌برد خواب بهار نازم از یاد خطش
بی‌فسونی نیست بیدل سایهٔ دیوار گل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.