هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا ذات الهی است. شاعر از شوق دیدار، عشق بی‌پایان، وصف بی‌خودی در عشق، و وابستگی وجودی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از ناچیز بودن خود در برابر عظمت معشوق، اشتیاق به وصال، و حیرت در برابر جمال معشوق می‌سراید.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۵۹

دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام
افکند یارب سر افتاده در پای توام

اینکه رنگم می‌پرد هر دم به ناز بیخودی
انجمن پرداز خالی کردن جای توام

خانمان پرداز الفت را چه هستی‌کو عدم
هر کجا مژگان گشایم‌ گرد صحرای توام

هیچکس آواره گرد وادی همت مباد
مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام

نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط
زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام

خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش
همچو می از قلقل آهنگان مینای توام

کیست‌ گردد مانع مطلق عنانیهای من
موج بی‌پروای توفان خیز دریای توام

سجده‌ها دارم به ناز هستی موهوم خویش
کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام

در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو
هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام

می‌شکافم پردهٔ هستی تو می‌آیی برون
نقش نامت بسته‌ام یعنی معمای توام

گرمی هنگامهٔ موج و محیط امروز نیست
تا تو افشای منی من ساز اخفای توام

می‌شنیدم پیش ازین بیدل نوای قدسیان
این زمان محو کلام حیرت انشای توام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.