هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج، و جستجوی معنوی است. شاعر از دزدیدن لحظات عافیت، شرر، و ناتوانی‌ها سخن می‌گوید و به اضطراب‌ها و شور درونی خود اشاره می‌کند. همچنین، او از رازداری و پنهان‌زیستی در زندگی می‌گوید و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند شرر، جرس، و سیماب توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به تجربه و شناخت ادبی بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۹۷۹

عافیتها در مزاج پرفشان دزدیده‌ام
چون شرر در جیب پرواز آشیان دزدیده‌ام

بایدم از دیدهٔ تحقیق پنهان زیستن
ناتوانیها از آن موی میان دزدیده‌ام

با خیال عارضت خوابم چه سان آید به چشم
حلقهٔ زلف آنچه دارد من همان دزدیده‌ام

نیست گوشی کز تپشهای دلم آگاه نیست
چون جرس از سادگی جنس فغان دزدیده‌ام

دل ز ضبط آرزو خون شد من از ضبط نفس
او متاع کاروان من کاروان دزدیده‌ام

داغ عشقی دارم از تشویق احوالم مپرس
مفلسم آنگه نگین خسروان دزدیده‌ام

در جهان یک گوش بر آهنگ ساز درد نیست
صد قیامت شور دل زیر زبان دزدیده‌ام

تا ابد می‌بایدم غلتید در آغوش خویش
قعر این سیماب‌گون بحرم کران دزدیده‌ام

هرزه خرج نقد فرصت بود دل از گفتگو
تا نفس دزدیده‌ام گنج روان دزدیده‌ام

هر نفس شوری دگر در دل قیامت می‌کند
اینقدر توفان نمی‌دانم چه سان دزدیده‌ام

وحشت من چون شرر فرصت کمین جهد نیست
دامن رنگی که دارم بر میان دزدیده‌ام

دم زدن تا چرخ بر می‌آردم زین خاکدان
در نفس چون صبح چندین نردبان دزدیده‌ام

یک قلم جنس دکان ما و من شور و شر است
مفت راحتها که خود را زین میان دزدیده‌ام

بیدل از ناموس اسرار تمنایم مپرس
سینه از آه و لب از جوش فغان دزدیده‌ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.