هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند جدایی از معشوق، عدم درک هستی، تنهایی و غربت، و هویت فردی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های پیچیده و تصاویر شاعرانه، احساسات عمیق خود را دربارهٔ هستی و عدم بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهٔ زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۰۳

آنی که بی تو من همه جا بی ‌سخن نی‌ام
هر جا منم تویی‌، تویی آنجاکه من نی‌ام

غیر از عدم پیام عدم کس نگفته است
در عالمی که دم زده‌ام زان دهن نی‌ام

عجزم چو آب و آتش یاقوت روشن است
یعنی‌که باعث تری و سوختن نی‌ام

حاشا که بشکنم مژه در دیدهٔ ‌کسی
گر مو شوم که بیش ز موی بدن نی‌ام

ننموده‌ام درشتی طاقت به هیچکس
عرض رگ‌گلم رگ نشتر شکن نی‌ام

نیرنگ حیرتی نتوان یافت بیش ازین
پیچیده‌ام به پای خود اما رسن نی‌ام

عنقا به هر طرف نگری بال می‌زند
رنگم بهار دارد و من در چمن نی‌ام

بیچاره‌ای تظلم غفلت‌ کجا برد
افتاده‌ام به غربت و دور از وطن نی‌ام

عریانی از مزاج جنونم نمی‌رود
هر چند زیر خاک روم درکفن نی‌ام

رنگم نهفته نیست که بویش کند کسی
کنعانی نقاب درم پیرهن نی‌ام

بی‌فقر دعوی من و ما گم نمی‌شود
نی شد ز بوربا شدن آگه‌ که من نی‌ام

یاران ترحمی که درین عبرت انجمن
من رفتنم چو پرتو و شمع آمدن نی‌ام

بیدل تجددی‌ست لباس خیال من
گر صد هزار سال برآیدکهن نی‌ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.