هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و متناقض خود سخن می‌گوید. او از عشق، جنون، ندامت و حسرت می‌گوید و به بیان تجربیات درونی خود می‌پردازد. استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه مانند 'مشک سوده'، 'قدح پیموده' و 'بال قفس فرسوده' نشان‌دهنده‌ی حالات روحی پیچیده و شکننده‌ی اوست. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که بسیاری از سخنانش بیهوده بوده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند جنون، ندامت و حسرت، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۰۴۰

شب از رویت سخنهایی بهار اندوده می‌گفتم
زگیسو هرکه می‌پرسید مشک سوده می‌گفتم

وفا در هیچ صورت نیست ننگ آلود کمظرفی
ز خود چون صفر اگر می‌کاستم افزوده می‌گفتم

خرابات حضورم‌ گردش چشم که بود امشب
که من از هر چه می‌گفتم قدح پیموده می‌گفتم

گذشت از آسمان چون صبح گرد وحشتم اما
هنوز افسانهٔ بال قفس فرسوده می‌گفتم

ندامت هم نبود از چاره‌کاران سیهکاری
عبث با اشک درد دامن آلوده می‌گفتم

جنون‌کرد وگریبانها درید از بند بند من
دو روزی بیش ازین حرفی‌که لب نگشوده می‌گفتم

ز غیرت فرصت ذوق طلب دامن‌کشید از من
به جرم آن‌که حرف دست برهم سوده می‌گفتم

نواهای سپند من عبث داغ تپیدن شد
به حیرت‌گر نفس می‌سوختم آسوده می‌گفتم

گه از وحدت نفس راندم‌،‌گه ازکثرت جنون خواندم
شنیدن داشت هذیانی‌که من نغنوده می‌گفتم

سخنها داشتم از دستگاه علم و فن بیدل
به خاموشی یقینم شدکه پر بیهوده می‌گفتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.