هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از شب‌های بی‌قراری، انتظارهای بی‌پاسخ و احساس تنهایی می‌گوید. تصاویری مانند گل‌کردن از آه، عرق ریختن در راه معشوق و شهید شدن در سایه مژگان معشوق، نشان‌دهنده عمق درد و عشق اوست. شاعر از ندامت، حیرت و زندگی‌ای پر از رنج می‌نالد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که همه تلاش‌هایش بی‌ثمر بوده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند 'شهید شدن' یا 'عشق نافرجام' نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۰۴۵

شب بزم خیالی به دل سوخته چیدم
تصویر تو گل ‌کرد ز آهی که ‌کشیدم

تا هیچکسم منتظر وصل نداند
گشتم عرق و در سر راه تو چکیدم

عجزم چقدر پایهٔ اقبال رسا داشت
جایی نخمیدم که به پایی نرسیدم

گل ‌کردن ازین باغ‌، جنون هوس ‌کیست
پرواز غبارم سحری داشت دمیدم

در تخم ‌، محالست ‌کند ریشه فضولی
پایم به در افتاد ز دامن که دوبدم

نیرنگ دل‌ از صورت من شبهه تراشید
رفتم‌ که‌ کنم رفع دوبی آینه دیدم

آخر الم زندگی‌ام تیر برآورد
برداشت نفس آن همه زحمت‌که خمیدم

تا خون من از خواب به صد حشر نخیزد
در سایهٔ مژگان تو کردند شهیدم

هستی چمنی داشت ز آرایش عبرت
چون شمع‌ گلی چند به نوک مژه چیدم

حیرت قفس خانهٔ چشمم‌، چه توان ‌کرد
هرگه بهم آرم مژه قفل است‌کلیدم

بیدل چقدر سرمه نوا بود ندامت
کز سودن دست تو صدایی نشنیدم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.