هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان تجربیات عرفانی و روحانی خود می‌پردازد. او از دیدن آیینهٔ ذات خود سخن می‌گوید، از ناتوانی و عجز انسان در برابر حقیقت، از سجده و عبادت، از حیرت در برابر جهان هستی، و از رهایی از تعلقات دنیوی. در نهایت، به درک رازهای وجود و ذوب شدن در حقیقت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و توضیح دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۲۰۶۳

شب چشم امتیازی بر خویش باز کردم
آیینهٔ تو دیدم چندان که نازکردم

فریاد ناتوانان محو غبار عجز است
رنگی به رخ شکستم عرض نیازکردم

سامان صد عبادت تسلیم ناتوانی
یک جبهه سجده بستم چندین نمازکردم

حیرتسرای امکان از بسکه ‌کم فضا بود
بر روی هر دو عالم چشمی فراز کردم

نومیدی طلبها آهی به جلوه آورد
بگسستم از دو عالم کاین رشته سازکردم

آسوده‌ام درین دشت از فیض نارسایی
گر دست کوتهی کرد، پایی دراز کردم

تنزیه موج می‌زد در عرصهٔ حقیقت
من از خیال تازی گرد مجاز کردم

اندیشه سرنگون شد، سعی خرد جنون شد
دل هم تپید و خون شد تا فهم راز کردم

نقد حباب بیدل از چنگ آگهی زنخت
شد بوتهٔ‌، گدازم چشمی که باز کردم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.