هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها، ناامیدی‌ها و تلاش‌های بی‌ثمر خود سخن می‌گوید. او از وحشت، ناکامی‌ها، امیدهای بربادرفته و تقدیر سخت خود می‌نالد. همچنین، به از دست دادن جوانی و تبدیل شدن به پیری اشاره می‌کند و از عشق و خاطرات گذشته یاد می‌کند که دیگر بازنمی‌گردند. در نهایت، او از آزادی و اسارت در زنجیرهای زندگی صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند ناامیدی، تقدیر و پیری نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۲۰

به صد وحشت رفیق آه بی تاثیر گردیدم
ز چندین رنگ جستم تا پر این تیر گردیدم

به دوش شعله چندین دود بست امید خاکستر
به صبحی تا رسم مزدور صد شبگیر گردیدم

براین خوان هوس از انفعال ناگوارایی
به هر جا نعمتی دیدم ز خوردن سیر گردیدم

حیا کو تا بشوید سرنوشت غم نصیبم را
که با این نقش رنج خامهٔ تقدیر گردیدم

غبارم را خط نارسته پنهان داشت از یادش
به گرد خاطرش گردیدم اما دیر گردیدم

ندیدم باریاب آستان عفو طاعت را
در جرات زدم منت کش تقصیر گردیدم

چو رنگم نی بهاری بود در خاطر جوش گل
به امید شکستی گرد صد تعمیر گردیدم

خیال دی بر امروزی‌ که من دارم شبیخون زد
جوانی داشتم تا یادم آمد پیرگردیدم

به ایجاد نم اشکی قیامت کرد نومیدی
کشیدم ناله‌ها تاکلک این تصویرگردیدم

صدای پر فشان عالم آزادی‌ام بیدل
کز افسردن غبارکوچهٔ زنجیرگردیدم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.