هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیده‌ی شاعر می‌پردازد که از هستی بیزار است و به دنبال رهایی از قید و بندهای دنیوی است. شاعر از دردها، رنج‌ها و ناامیدی‌های خود سخن می‌گوید و به تصاویر زیبایی مانند پر طاووس، بلبل، گل و پروانه اشاره می‌کند تا احساسات خود را به تصویر بکشد. او از عدم درک دیگران، تنهایی و آرزوی سوختن مانند پروانه برای رسیدن به وفا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند بیزاری از هستی و آرزوی سوختن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۳۷

به هوس چون پر طاووس چمنها دارم
داغ صد رنگ خیالم چقدر بیکارم

بلبل من به نفس شور بهاری دارد
می‌توان غنچه صفت چیدگل از منقارم

معنی موی میان تو خیالم نشکافت
عمرها شد چو صدا درگره این تارم

قید احباب به راهم نکشد دام فریب
خار پا تیزتر از شعله‌کشد رفتارم

ناله‌ها گرد پرافشانی اجزای منند
تا بدانی‌که ز هستی چقدر بیزارم

جسم خاکی‌گره رشته پروازم نیست
ناله‌ای صرف نیستان تأمل دارم

عدم آماده‌تر ازکاغذ آتش زده‌ام
شرری چند به خاکستر خود می‌بارم

سوختن چون پر پروانه‌ام انجام وفاست
بر رگ شمع تنیده است نفس زنارم

موی چینی به توانایی من می‌خندد
چه خیالست به این ضعف صدا بردارم

چند چون شمع عرق‌ ریز نمو باید پست
کاش این برق حیا آب‌کند یکبارم

از تنک مایگی طاقت اظهار مپرس
اشکم اما نفتاده‌ست به مژگان کارم

بیدل از حادثه‌کارم به تپیدن نکشد
موج رنگم نرسانید شکست آزارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.