هوش مصنوعی: شاعر در این متن از حالات روحی خود مانند اندوه، تنهایی و سردرگمی می‌گوید. او از مفاهیمی مانند عشق، رنج، و جست‌وجوی معنویت سخن می‌گوید و از تصاویر شاعرانه‌ای مانند آیینه، شبنم، و طاووس استفاده می‌کند. متن پر از احساسات عمیق و تفکرات فلسفی است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۴۴

فسرده در غبار دهر چون آیینه زنگارم
به خواب دیده اکنون سایه پیداکرد دیوارم

چوکوهم بسکه افکنده‌ست از پا سرگرانبها
به سعی غیر محتاجم همه‌گر ناله بردارم

درین‌گلزار عبرت گوشهٔ امنی نمی‌باشد
چو شبنم‌ کاش بخشد چشم تر یک آشیان وارم

ندانم شعلهٔ جواله‌ام یا بال طاووسم
محبت در قفس دارد به چندین رنگ ز نارم

به این رنگی‌که چون‌ گل در نظر دارد بهار من
به گرد خویش گردانده‌ست یاد او چه‌مقدارم

تپش آوارهٔ دست خیال‌کیستم یارب
که همچون سبحه مرکز می‌دود بر خط پرگارم

به طوف‌کعبه و دیرم مدان بی‌مصلحت سیرم
هلاک منت غیرم مباد افتد به خودکارم

سپید من به خاکستر نشست ازسعی بیتابی
رسید آخر زگرد وحشت خود سر به دیوارم

چه مقدار انجمن پرداز خجلت بایدم بودن
که عالم خانهٔ آیینه است و من نفس دارم

صدای شیشه‌ام آخر یکی صد کرد خاموشی
ز قلقل باز ماندم بیدماغی زد به کهسارم

بهم آورده بودم در غبار نیستی چشمی
به رنگ نقش پا آخر به پا کردند بیدارم

به رنگی درگشاد عقدهٔ دل خون شدم بیدل
که دندان در جگرگم‌گشت همچون دانهٔ نارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.