هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، سرشار از تصاویر پیچیده و استعاره‌های غنی است. شاعر از حالات عاشقانه، حیرت‌های عرفانی، وصف طبیعت و عناصر آن، و مفاهیم عمیق فلسفی مانند هستی و عدم سخن می‌گوید. او از اشک، مهتاب، بهار، آیینه، باد، آتش، آب و خاک به‌عنوان نمادهایی برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۵۱

چو اشک امشب به ساغر بادهٔ نابی دگر دارم
ز مژگان تا به دامان سیر مهتابی دگر دارم

به خون آرزو صد رنگ می‌بالد بهار من
نهال باغ یأسم ربشه در آبی دگر دارم

نفس دزدیدنم با دل تپیدن بر نمی‌آید
نوای الفتم در پرده مضرابی دگر دارم

غرور وحشتم بار تحیر بر نمی‌دارد
چو شبنم در دل آیینه سیمابی دگر دارم

لبی ترکرده‌ام‌ کز سیر چشمی باج می‌گیرد
به جام بی نیازی چون‌ گهر آبی دگر دارم

گهی بادم‌، گهی آتش‌، گهی آبم‌، گهی خاکم
چو هستی در عدم یک عالم اسبابی دگر دارم

گسستن بر ندارد رشتهٔ ساز امید من
به آن موی میان پیچیده‌ام تابی دگر دارم

درین‌ گلشن من و سیر سجود ناتوانیها
چو شاخ بید در هر عضو محرابی دگر دارم

نگاهم در پناه حیرت آیینه می‌بالد
چراغ بزم حسنم وضع آدابی دگر دارم

به دست‌ گلخنم بفروش ازگلشن چه می‌خواهی
متاع‌ کلفت خار و خسم بابی دگر دارم

به تاراج تحیر داده‌ام آیینهٔ دل را
در آغوش صفای خانه سیلابی دگر دارم

چو شمع ازخجلت هستی عرق پیماست جام من
نه مخمورم نه مستم عالم آبی دگر دارم

کدام آسودگی چون حیرت دیدار می‌باشد
تو مژگان جمع‌ کن غافل‌ که من خوابی دگر دارم

گریبان زار اسراریست بیدل هر بن مویم
محیط فطرتم توفان گردابی دگر دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.