هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و رنج طولانی‌مدت خود می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه فرصت و توانایی بیان این دردها را ندارد. او از بخت سیاه، فرصت‌های از دست رفته و ناتوانی در بیان احساساتش سخن می‌گوید. همچنین، از تغافل و بی‌توجهی معشوق و تأثیرات آن بر روحیه خود می‌نالد. در نهایت، شاعر به جنون و بی‌قراری خود اشاره می‌کند و آرزو می‌کند که بتواند دردهایش را به زیبایی بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و روانشناختی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۰۲

چه‌سان با دوست درد و داغ چندین ساله بنویسم
نیستان صفحه‌ای مسطر زند تا ناله بنویسم

به سطری ‌گر رسم از نسخهٔ بخت سیاه خود
خط نسخ سواد هند تا بنگاله بنویسم

ز فرصت آنقدر تنگم‌ که‌ گر مقدور من باشد
برات نه فلک بر شعلهٔ جواله بنویسم

زوال اعتبارات جهان فرصت نمی‌خواهد
ز خجلت آب‌گردم تا گهر را ژاله بنویسم

ز تحقیق تناسخ نامهٔ زاهد چه می‌پرسی
مگر آدم بر آید تا منش‌ گوساله بنویسم

به خاطر شکوه‌ای زان لعل خاموشم جنون دارد
قلم در موج ‌گوهر بشکنم تبخاله بنویسم

ز آن مدّ تغافلها که دارد چین ابرویش
قیامت بگذرد تا یک مژه دنباله بنویسم

از آن مهپاره خلقی برد داغ حسرت آغوشی
کنون من هم تهی‌گردم ز خوبش و هاله بنویسم

بهار فرصت مشق جنونم می‌رود بیدل
زمانی صبرکن تا یک دو داغ لاله بنویسم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.