هوش مصنوعی: این شعر به بیان رنج‌ها و سختی‌های زندگی می‌پردازد. شاعر از تلاش‌های بی‌ثمر، گذر زمان، ناامیدی و امیدهای واهی سخن می‌گوید. او از دشواری‌های زندگی، پیری و مرگ یاد می‌کند و به ناتوانی انسان در برابر تقدیر اشاره دارد. شعر پر از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه است که عمق رنج و اندوه شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استعاره‌های پیچیده و بیان رنج‌های وجودی در این شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد. درک کامل این شعر نیاز به تجربه‌ی زندگی و شناخت مفاهیم انتزاعی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۰۹

چون شمع زحمتی که به شبگیر می‌کشم
از داغ پنبه می‌کشم و دیر می‌کشم

طفلی شد و شباب شد و شیب سرکشید
لیکن یقین نشد که چه تصویر می‌کشم

فرصت امید و سعی هوسها همان بجاست
سیماب رفت و زحمت اکسیر می‌کشم

عجزم به زعم خویش رگ از سنگ می‌کشد
هر چند موی از قدح شیر می‌کشم

بی خم شدن ز دوش نیفتاد بار کش
رنج شباب تا نشوم پیر می‌کشم

مزدوری بنای جسد بار گردن است
تا زنده‌ام همین گل تعمیر می‌کشم

زین ناله‌ای که هرزه دو نارسایی است
روزی دو انتقام ز تأثیر می‌کشم

بنیاد اعتبار بر این صورت است و بس
وهم ثبات دارم و تغییر می‌کشم

در دل هزار ناله به تحسین من کم است
نقاش صنعت المم تیر می‌کشم

ضعفم نشانده است به روز سیاه شمع
پایی که می‌کشم ز گل قیر می‌کشم

تا همچو اخگرم تب جانکاه کم شود
می‌سایم استخوان و تباشیر می‌کشم

پیری اشاره‌ای ز خم ابروی فناست
ای سر مچین بلند که شمشیر می‌کشم

بیدل سخن صدای گرفتاری دل است
این ریشه‌ها ز دانهٔ زنجیر می‌کشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.