هوش مصنوعی: این شعر از بسملم پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق است که مفاهیمی مانند درد، عشق، حیرت، یأس، و مرگ را بررسی می‌کند. شاعر از عناصری مانند خون، چراغ، تیغ، و باغ برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به موضوعاتی مانند رنج، جدایی، و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است و از استعاره‌های پیچیده استفاده می‌کند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند خون و مرگ ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۴۸

بعد کشتن نیز پنهان نیست داغ بسملم
روشنست از دیدهٔ حیران چراغ بسملم

رنگ دارد آتشی از کاروان بوی‌ گل
می‌توان از موج خون‌ کردن سراغ بسملم

پر فشانیهای یأس آخر به تسکین می‌کشد
عافیت مفتست اگر باشد دماغ بسملم

منفعل بود از شراب عاریت مینای من
رفتن خون ناگهان پرگرد ایاغ بسملم

باغ اقبالست‌ گر بخت سیاهم خون شود
صد هما طاووس حیرت از کلاغ بسملم

تیغ نازت آستین می‌مالد از جوهر چرا
یک تپیدن می‌کند خامش چراغ بسملم

جنس دیگر چیست تا از دوستان باشد دریغ
تیغ قاتل هم ز خون نگریست داغ بسملم

دستگاه راحتم منت‌کش اسباب نیست
در پر خویشست بالین فراغ بسملم

حیرتم دیدی ز سیر عالم رازم مپرس
خار مژگان چیده‌ام‌، دیوار باغ بسملم

شوق تا از پر زدن واماند صبح نیستی است
بی‌نفس خاموش می‌گردم چراغ بسملم

موج با صد بال وحشت قابل پرواز نیست
جز تپیدن بر نمی‌دارد چراغ بسملم

چشم قربانی ندارد احتیاج مردمک
باده بی‌درد است بیدل در ایاغ بسملم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.