هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردآلود شاعر است که از رنج‌ها، ناامیدی‌ها و تنهایی خود می‌گوید. او از سخت‌دلی مردم، رسوایی، و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه‌ای مانند اشک، شمع، و بیابان، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. شاعر همچنین به عشق و محبت اشاره می‌کند اما به نظر می‌رسد در این راه نیز ناکام مانده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند رنج، رسوایی، و تنهایی نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۲۲۶۲

به نقش سخت رویی‌های مردم بس‌که حیرانم
رگ سنگست همچون جوهر آیینه مژگانم

گلی جز داغ رسوایی در آغوشم نمی‌گنجد
ز سر تا پا چو جام باده یک چاک‌گریبانم

حباب از پیرهن آیینه داری می‌کند روشن
به پوشش ساختم تا اینقدرکردند عریانم

اگر بنیاد مینا خانهٔ ‌گردون به سنگ آید
منش در چشم همت یک شکست اشک می‌دانم

چراغ ‌کشته دودش زیر دست داغ می‌باشد
ز نقش پا فروتر می‌تپد گرد بیابانم

قیامت داشت بی‌روی تو شمع انجمن بودن
گدازم آب زد تا سوختن‌گردید آسانم

ندارم در دبستان محبت شوق بیکاری
به یادت سطر اشکی می‌نویسم ناله می‌خوانم

تماشا مشربم از ساز راحتها چه می‌پرسی
جهان افسانه‌گردد تا رسد مژگان به مژگانم

به تدبیر جنونم ره ندارد حکم مستوری
چو مغز پسته هر چند استخوان باشدگریبانم

عرق پیمای شبنم چون سحر عمریست می‌تازم
ندارم آنقدر آبی‌ که ‌گرد خویش بنشانم

درین محفل مبادا از زبان‌گردن‌کشم بیدل
چو شمع از فیض خاموشی‌گریبان ساز دامانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.