هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر پارسی‌گوی، بیانگر احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر است. او از عشق، رنج، امید و ناامیدی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند شمع، چراغ، گل و دریا، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. شاعر در این شعر به جستجوی معنا و آرامش می‌پردازد و با وجود دردها، به زندگی ادامه می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مانند رنج، ناامیدی و جستجوی معنا ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۸۴

چون شرار کاغذ امشب عیش خرمن می‌کنم
می‌زنم آتش به خویش وگل به دامن می‌کنم

محرم ناموس دردم‌گریه‌ام بیکار نیست
تا نمیرد این چراغ امداد روغن می‌کنم

قطره‌ام عمریست دریا در بغل خوابیده است
تا به یادت غنچه‌ام‌، ناز شکفتن می‌کنم

صیقل آیینه دارد ناخنم در کار دل
کز خراش هر الف یک شمع روشن می‌کنم

گر نباشد جیبم از عریان تنی منظور خاک
سینه‌ای دارم زیارتگاه کندن می‌کنم

سبحه‌وارم بیش ازین سعی امل مقدور نیست
بار صد سر زحمت یک رشته گردن می‌کنم

ساز نومیدی متاع کاروان زندگیست
چون جرس تاگرد دل باقیست شیون می‌کنم

هم رکاب لاله‌ام از بی‌دماغیها مپرس
داغ در دل پا در آتش سیر گلشن می‌کنم

ناله عذر نارساییهای پرواز است و بس
بی‌پر و بالیست یاد آن نشیمن می‌کنم

گر به این فرصت چراغ زندگی دارد فروغ
گرهمه خورشید باشم خانه روشن می‌کنم

قفل مینای من بیدل نوای عیش هست
بر سلامت نوحهٔ درد شکستن می‌کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.