هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر ندامت، تلاش بی‌ثمر، و حسرت‌های شاعر است. او از ناتوانی در رسیدن به آرزوها، ناامیدی از دانش، و تقابل با موانع سخن می‌گوید. همچنین، طنز و انتقادی نسبت به زهد و ریاکاری وجود دارد. شاعر با تصاویر شاعرانه مانند سیب خیال و چاه گریبان، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و طنزآمیز نیاز به تجربهٔ زندگی بیشتری برای درک دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۸۵

بس که در شغل ندامت روز و شب جان می‌کنم
گر نگین پیدا کنم نقشش به دندان می‌کنم

درطلب چون ریشه نتوان شد حریف منع من
پیش راهم ‌کوه اگر باشد به مژگان می کنم

سعی دانش برنمی‌آید به مویی از خمیر
مست اگر باشم به ناخن روی سندان می‌کنم

پیش همت رشتهٔ آمال پشمی بیش نیست
مژده ای رندان‌که ریش زاهد آسان می‌کنم

با همه طفلی درین‌ گلشن ‌که وحشت رنگ و بوست
قدر دان اتفاقم بال مرغان می‌کنم

سیبی از باغ خیال آن زنخدان کنده‌ام
تا ابد لب می‌گزم از شرم و دندان می‌کنم

یوسف مقصد ندارد هیچ جاگرد سراغ
بعد ازین چون شمع چاهی در گریبان می‌کنم

تا کجا هموار گردد گرد آثار نفس
عمرها شد خشت ازین بنیاد ویران می‌کنم

از بهار مدعایم هیچکس آگاه نیست
گل کجا و غنچه کو، دل زین گلستان می‌کنم

بیدل از قحط قناعت فکر آب رو کراست
نیم جانی دارم و در حسرت نان می‌کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.