هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و وابستگی شدید شاعر به معشوق یا پروردگار است. شاعر خود را فدایی معشوق می‌داند و تمام وجودش را وقف او کرده است. او از قفس وجود خود رها شده و اسیر معشوق شده است. حتی در عدم نیز تشنه دیدار اوست. همه چیز او، از نگاه تا نفس، حول محور معشوق می‌چرخد. شاعر ارزش خود را در حضور در بازار معشوق می‌داند و مست کیفیت ناز اوست. در نهایت، خود را بنده ناتوانی می‌داند که نوای ادب را برای معشوق زمزمه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۱۹

رنگ پر ریختهٔ الفت گلزار توایم
جسته‌ایم از قفس خویش و گرفتار توایم

خاک ما جوهر هر ذره‌اش آیینه‌گر است
در عدم نیز همان تشنهٔ دیدار توایم

مرکز دیده و دل غیر تمنای تو نیست
از نگه تا به نفس یک خط پرگار توایم

اشک و آه است سواد خط پیشانی شمع
همه وا سوختهٔ سبحه و زنار توایم

پیش ازین ساغر الفت چه اثر پیماید
می‌رویم از خود و در حیرت رفتار توایم

دامن عفو حمایتکدهٔ غفلت ماست
خواب راحت نفس سایهٔ دیوار توایم

جنس موهوم هوس شیفتهٔ ارزش نیست
قیمت ما همه این بس‌ که به بازار توایم

مست‌ کیفیت نازیم چه هستی چه عدم
هر کجاییم همان ساغر سرشار توایم

خرده بر بیش و کم ذره نگیرد خورشید
ای تو در کار همه ما همه بیکار توایم

ناله سامان جبین سایی اشک است اینجا
بیدل عجز نوای ادب اظهار توایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.