هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات عمیق غم و اندوه خود می‌گوید و از اشک‌ریزی مانند ابر و شمع سخن می‌راند. او آرزوی آرامش و وصال دارد، اما ناامیدی و انتظار باعث رنجش او شده است. در نهایت، تنها تسلی او گریستن و اشک ریختن است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۶۸

وقت‌ست کنم شور جنون عام و بگریم
چون ابر بر آیم به سر بام و بگریم

تا گرد ره هرزه دوی‌ها بنشیند
از آبله چشمی بکنم وام و بگریم

چون ابر به صد دشت و درم اشک فشانی‌ست
کو بخت که یکجا کنم آرام و بگریم

فرصت ز چراغ سحرم بال فشان رفت
از منتظرانم که شود شام و بگریم

شاید نگهی صید کند دانهٔ اشکی
در راه تو چندی فکنم دام و بگریم

چون شمع خموشم بگذارید مبادا
یادم دهد آغاز ز انجام و بگریم

دور از نگهت حاصلم این بس که درین باغ
چشمی دهم آب ازگل بادام و بگریم

نومید وصالم من بیدل چه توان‌کرد
دل خوش‌کنم ای‌کاش به این نام و بگریم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.