هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند ناپایداری زندگی، عجز و نیاز انسان در برابر هستی، وحدت و دوگانگی وجود، و انتظار برای فرصت‌های معنوی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آتش، آبله، و آیینه برای بیان حالات درونی و فلسفی خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری سنگین، مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۵

چون ‌کاغذ آتش‌زده مهمان بقاییم
طاووس پر افشان چمنزار فناییم

هر چند به سامان اثر بی‌سر و پاییم
چون سبحه همان سر به کف دست دعاییم

شوخی سر و برگ چمن آرایی ما نیست
یکسر چو عرق جوهر ایجاد حیاییم

واماندهٔ عجزیم سر و برگ طلب‌ کو
چون آبلهٔ پا همه تن آبله پاییم

کم نیست اگر گوش دلیل خبر ماست
از دیدن ما چشم ببندید صداییم

آیینهٔ تحقیق مقابل نپسندد
تا محرم آغوش خودیم از تو جداییم

بی سعی جنون راه به مقصد نتوان برد
بگذار که یک آبله از پوست برآییم

کو ساز نگاهی ‌که به یک سیر گریبان
دلدار نقابی که ندارد نگشاییم

فرداست ‌که یکتایی ما نیز خیال است
امروزکه در سجده دوتاییم‌، دوتاییم

آیینهٔ اسرار غنا پردهٔ خاکست
تا سرمه نگشتن همه آوازگداییم

پیش که درّد هوش گریبان تحیر
دل منتظر فرصت و فرصت همه ماییم

در دشت توهم جهتی نیست معین
ما را چه ضرور است بدانیم‌کجاییم

بر طبع شرر خفّت فرصت نتوان بست
در طینت ما سوخت دماغی‌که بناییم

بیدل به تکلف اثری صرف نفس‌کن
عمریست تهی کاسه‌تر از دست دعاییم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.