هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر احساسات عمیق انسانی مانند عجز، حیرت، سرگشتگی و جستجوی معنای زندگی است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند اشک، آبله‌پا، آیینه و سراب، به توصیف وضعیت انسان در جهان پرداخته و بر ناتوانی‌های او در برابر قوانین هستی تأکید می‌کند. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند خودشناسی، حقیقت‌جویی و رابطه‌ی انسان با جهان پیرامون اشاره دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تجربه‌ی کامل، نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۷

عمری‌ست به‌صحرای طلب عجز دراییم
چون اشک روانیم و همان آبله پاییم

از حیرت قانون نفس هیچ مپرسید
در رشتهٔ سازی که نداریم صداییم

تحقیق در آیینهٔ ما شبهه فروش‌ست
از بسکه سرابیم چنین دور نماییم

چون نخل علاج هوس ما نتوان‌ کرد
چندانکه رود پای به‌ گل سر به هواییم

بی ساز دویی جلوهٔ تحقیق نهان بود
امروز در آیینه نمودند که ماییم

از خویش برون نیست چو گردون سفر ما
سرگشتهٔ شوقیم مپرسید کجاییم

وسعتکدهٔ عالم حیرت اگر این است
از خانهٔ آیینه محال است بر آییم

شور دو جهان آینه دار نفس ماست
نی فتنه نه توفان نه قیامت‌، چه بلاییم

پرواز سعادت چقدر سر خوش نازست
عالم قفس ظلمت و ما بال هماییم

دریا نتوان در گره قطره نمودن
ای ساده دلان ما هم از این آینه‌هاییم

بیدل به نشانی ز یقین راه نبردیم
شرمنده‌تر از کجروی تیر خطاییم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.