هوش مصنوعی: این شعر به بیان دشواری‌های بیان احساسات و معانی عمیق با زبان می‌پردازد. شاعر از محدودیت‌های زبان در انتقال مفاهیم عرفانی و عاشقانه سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که سکوت گاهی بهتر از گفتار است. همچنین، او به ناتوانی زبان در توصیف زیبایی‌ها و رازهای وجود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک ظرافت‌های ادبی و اشارات شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۴۰۴

کرد حرف بی‌نشانم عالمی را تر زبان
همچو عنقا آشیانی بسته‌ام در هر زبان

وصف آن خط شوخیی داردکه در اندیشه‌اش
می‌دواند ربشه‌ها موج رک گل بر زبان

به‌که عاشق حسرت دیدار در دل بشمرد
موج سیلاب است اگرجوشد ز چشم‌تر زبان

مطلب دیدار حیرانم چسان گردد ادا
خاص آن عالم تحیر، تاب این‌کشور زبان

اهل معنی یک قلم در ضبط اسرار خودند
موج ممکن نیست بیرون آرد ازگوهر زبان

بی‌خموشی‌کلبهٔ دل عافیت اسباب نیست
کاش ‌گردد شمع این‌ کاشانه را صرصر زبان

عافیت خواهی تبرا کن ز اظهارکمال
رو به ناخن می‌کند آیینهٔ جوهر زبان

راحت اهل سخن در بی‌سخن گردیدن‌ست
غیر خاموشی ندارد بالش و بستر زبان

بحر برخود می‌تپد از خود فروشیهای موج
عالمی بی‌طاقت است از مردمان تر زبان

رازکمظرفان نمی‌پوشد هجوم احتیاج
می‌کشد در تشنگیها از صدا ساغر زبان

شور دل چون غنچه از رنگم‌گریبان می‌درد
پاس خاموشی چسان دارم به یک دفتر زبان

هرکه دارد قوت روحانی ازکاهش تهی‌ست
بیدل از ضعف بدن‌کم می‌شود لاغر زبان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.