هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند جستجوی حقیقت، تسلیم در برابر تقدیر، و درک عمیق زندگی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند ترک طلب، یافتن مطلوب در نزدیکی، و وحدت طالب و مطلوب سخن میگوید. همچنین، به اهمیت آگاهی، تسلیم، و درک گذرایی زندگی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۳۸
بر خط ترک طلب گر راه خواهی یافتن
پشت دست و روی دست الله خواهی یافتن
جستجوی هر چه باشد مدعا خاص است و بس
گر گدا جویی سراغ شاه خواهی یافتن
هر قدر سیر گریبانت چو شمع آید به پیش
یوسف خود را مقیم چاه خواهی یافتن
ترک مطلب گیر مطلوبت نرفتهست از کنار
هر چه خواهی چون شدی آگاه خواهی یافتن
تا به پیشانی از ابرو راه مقصد دور نیست
گر هلال آید به چشمت ماه خواهی یافتن
احتیاطت گر نباشد خضر راه عافیت
هر قدم آبت به زیرکاه خواهی یافتن
شرم دار ای ذره تا کی هستی موهوم را
گاه گم خواهی نمودن گاه خواهی یافتن
هرچه یابی اختیاری نیست در تسلیم کوش
مرگ را چون زندگی ناگاه خواهی یافتن
روز تا پیش است گامی میزن و میرفته باش
راحت منزل همان بیگاه خواهی یافتن
پوچ بافان امل را هر قدر وا میرسی
رشتهٔ ماسورهٔ جولاه خواهی یافتن
موج و گوهر در تلاش ساحلند آگاه باش
طالب و واصل همه در راه خواهی یافتن
زین بلند و پست اگر گیری عیار اعتبار
دست و گردن را ز پا کوتاه خواهی یافتن
حال و استقبال دنیا انفعالی بیش نیست
خواه حاصلکرده باشی خواه خواهی یافتن
گر به عزم منزل تحقیق خواهی زد قدم
هر چه اندیشی غبار راه خواهی یافتن
بیدل از انجام و آغاز چراغ زندگی
بیتکلف اشک و داغ و آه خواهی یافتن
پشت دست و روی دست الله خواهی یافتن
جستجوی هر چه باشد مدعا خاص است و بس
گر گدا جویی سراغ شاه خواهی یافتن
هر قدر سیر گریبانت چو شمع آید به پیش
یوسف خود را مقیم چاه خواهی یافتن
ترک مطلب گیر مطلوبت نرفتهست از کنار
هر چه خواهی چون شدی آگاه خواهی یافتن
تا به پیشانی از ابرو راه مقصد دور نیست
گر هلال آید به چشمت ماه خواهی یافتن
احتیاطت گر نباشد خضر راه عافیت
هر قدم آبت به زیرکاه خواهی یافتن
شرم دار ای ذره تا کی هستی موهوم را
گاه گم خواهی نمودن گاه خواهی یافتن
هرچه یابی اختیاری نیست در تسلیم کوش
مرگ را چون زندگی ناگاه خواهی یافتن
روز تا پیش است گامی میزن و میرفته باش
راحت منزل همان بیگاه خواهی یافتن
پوچ بافان امل را هر قدر وا میرسی
رشتهٔ ماسورهٔ جولاه خواهی یافتن
موج و گوهر در تلاش ساحلند آگاه باش
طالب و واصل همه در راه خواهی یافتن
زین بلند و پست اگر گیری عیار اعتبار
دست و گردن را ز پا کوتاه خواهی یافتن
حال و استقبال دنیا انفعالی بیش نیست
خواه حاصلکرده باشی خواه خواهی یافتن
گر به عزم منزل تحقیق خواهی زد قدم
هر چه اندیشی غبار راه خواهی یافتن
بیدل از انجام و آغاز چراغ زندگی
بیتکلف اشک و داغ و آه خواهی یافتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.