هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، بیانگر حالات روحی شاعر و تفکرات عمیق او درباره زندگی، عشق، رنج‌های بشری و سرنوشت است. شاعر از ناتوانی در بیان دردها، گرفتاری‌های درونی، و تلاش برای رهایی از محدودیت‌ها سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، فنا، و ناامیدی اشاره می‌کند و از طبیعت و عناصری مانند دریا و ابر برای بیان احساسات خود استفاده می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج‌های وجودی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۴۴

به خود پیچیده‌ام نالیدنم نتوان‌ گمان بردن
به رنگ رشته فربه گشته‌ام لیک از گره خوردن

حضور زندگی، آنگاه استغنا، چه حرفست این
نفس را بر در دل تا به کی ابرام نشمردن

دلی پرواز ده‌ کز ننگ کم ظرفی برون آیی
زصافی می‌تواند قطره را دریا فرو بردن

سیه بختی به سعی هیچکس زایل نمی‌گردد
مگر آتش برآرد ترک‌، هندو را پس از مردن

غم جمعیت دل مضطرب دارد جهانی را
ز گوهر تا کجا دریا شکافد جیب افسردن

مزاج عشق در سعی فنا مجبور می‌باشد
ز منع سوختن نتوان دل پروانه آزردن

به‌حکم عجز ننگ طینت ما بود گیرایی
به خاک ما نمی‌خواهد مروت دام‌ گستردن

به هر واماندگی زین بیشتر طاقت چه می‌باشد
که باید همچو شمعم تا عدم خود را بسر بردن

طربهای هوس شاید به وحشت کم شود بیدل
به چین می‌بایدم چون ابر چندی دامن افشردن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.