هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند ناامیدی، گذر زمان، بی‌ثباتی زندگی، و رنج‌های روحی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند آیینه، پرگار، شمع، و غربال، احساسات عمیق خود را درباره بی‌معنایی برخی تلاش‌های انسانی و ناتوانی در رسیدن به آرزوها بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه متن برای سنین پایین‌تر مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۲۴۷۰

ظلمست به تشویش دل اقبال نمودن
صیقل زدن آیینه و تمثال نمودن

جز صفر کم و بیش درین حلقه ندیدم
چون مرکز پرگار خط و خال نمودن

گرم است ز ساز حشم و زینت افسر
هنگامهٔ تب کردن و تبخال نمودن

ای شیشهٔ ساعت دلت از گرد خیالات
گردون نتوان شد ز مه و سال نمودن

ما هیچکسان گرمی بازار امیدیم
تسلیم متاع همه دلال نمودن

چون آبله آرایش افسر هوس کیست
ماییم و سری قابل پا مال نمودن

فریاد که بردیم ز نامحرمی خلق
اندوه زبان داشتن و لال نمودن

شد عمر به پرواز میسر نشد آخر
چون شمع دمی سر به ته بال نمودن

پیری ز پر افشانی فرصت خبرم کرد
شد موی سپید آب به غربال نمودن

بیدل به نفس آینه‌پردازی هستی‌ست
دل جمع کن از صورت احوال نمودن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.