هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، بیانگر دردها و رنج‌های درونی شاعر است. او از تنهایی، ناامیدی، وابستگی‌های بی‌ثمر و سرنوشت محتوم خود سخن می‌گوید. تصاویر شعری مانند «جوشن از نقش حصیر»، «چشم تر حریر»، و «موج باده» نشان‌دهنده‌ی نگاه عمیق و پیچیده‌ی او به زندگی و هستی است. شاعر با زبانی نمادین و پر از استعاره، از عجز خود در برابر تقدیر و وابستگی به تعلقات دنیوی می‌نالد.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و از استعارات و نمادهای پیچیده استفاده می‌کند که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، موضوعات اصلی شعر مانند ناامیدی، تنهایی و تقدیر،更适合 مخاطبانی با تجربه‌های زندگی بیشتر.

غزل شمارهٔ ۲۵۲۴

به پهلو ناوک درد که دارد گوشه‌گیر من
که می‌خواهد زمین هم جوشن از نقش حصیر من

چو دل خون جگرکافیست رزق ناگزیر من
همان پوشیدن مژگان چو چشم تر حریر من

چه امکانست پیچد ناله‌ام درگنبد گردون
چو موج باده زین مینا برون جسته‌ست تیر من

من مخمور صید مرغزارگلشن تاکم
به طبع خنده و میناست افسون صفیر من

به اقبال ضعیفیها نزاکت شوکتی دارم
که رفعت بر نمی‌دارد چو نقش پا سریر من

نفس هرگز رقم ساز تعلقها نمی‌باشد
به چندین لوح یک خط می‌کشد کلک دبیر من

الم پرورده یـأسم مپرس از بیکسیهایم
گداز خویش می‌باشد چو طفل اشک شیر من

به این آثار موهومی تمیزی گر کنم حاصل
به چشم ذره مژگانی کند جسم حقیر من

به هر واماندگی ممنون بخت تیرهٔ خویشم
که چون سایه به پای‌کس نپیچیده‌ست قیر من

ندیدم جز تعلق هر قدر بال و پر افشاندم
چه سازد گر نه با دام و قفس سازد اسیر من

نشانم روشن است اما سر و برگ تسلی‌کو
هنوز ازکج خرامیها کماندار است تیر من

به سودای تمنا نقد خودکردم تلف بیدل
بجزحسرت نبود آبی‌که شد صرف خمیرمن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.