هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از ناامیدی، حسرت، عشق و رنج‌های روحی خود سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گل، آیینه، شمع و صحرا، حالات درونی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و رنج روحی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۲۹

گل نشو و نما چندان شکست یأس چید از من
که رنگ خامهٔ نقاش هم دامن کشید از من

بهار حیرتم از رنگ آثارم چه می‌پرسی
مقابل شد هزار آیینه و چیزی ندید از من

یقینها نقش بندم ‌گر به عرض شبهه پردازم
درین صحرا سیاهی هم نمی‌گردد سپید از من

چو شمع از انفعال سجدهٔ این آستان داغم
جبین چندان که‌ گل ‌کردم عرق‌ کرد و چکید از من

درین محفل به حدی انتظار آگهی بردم
که پیغام وصال او به‌ گوش من رسید از من

چو مژگان‌ کز خمیدن می‌کند ساز نگه باطل
قد پیری به طومار هوس‌ها خط کشید از من

به یاد گفت‌وگو ناقدردان مدعا رفتم
بهاری داشتم اما تأمل ‌گل نچید از من

به یاد جلوه‌ات مرهون حسرت دارم آغوشی
که هر جا حیرتی‌ گل ‌کرد مژگان آفرید از من

تپیدم‌، ناله کردم‌، داغ گشتم‌، خاک گردیدم
وفا افسانه‌ها دارد که می‌باید شنید از من

به مردن هم چه امکانست مژگانم بهم آید
محبت خواب راحت برد چون خون شهید از من

تمیز وحشت فرصت ندارم لیک می‌دانم
که هر مژگان زدن چیزی دراین صحرا رمید از من

شکست دل نشد بیدل ‌کفیل نالهٔ دردی
نفس در موی چینی نقبها زد تا دمید از من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.