هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق سخن می‌گوید. او از تب و تاب درونی خود، ناکامی‌ها، و یادآوری معشوق می‌نالد. تصاویری مانند چراغ، آتش، داغ، و گل نشان‌دهنده‌ی احساسات سوزان و پریشانی اوست. شاعر با بیان‌هایی مانند «خیالت در دل هر ذره گم کرده‌ست اجزایم» و «من می‌سوزم و بوی تو می‌آید ز داغ من» عمق دلبستگی و رنج خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات غنایی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۳۳

ز خودداری نفس می‌زد تب و تاب چراغ من
در آتش تاختم چندان‌که شد هموار داغ من

سواد عالم اسباب ‌کو صد دشت پردازد
تغافل ‌کم فضایی نیست در کنج فراغ من

گل جمعیت رنگم پریشان ‌کرد ناکامی
مگر گرد سرت ‌گردم ‌که بندد دسته باغ من

خیالت در دل هر ذره گم کرده‌ست اجزایم
غبار خود شکافد هرکه می‌خواهد سراغ من

اگر صد سال چون یاقوت خورشیدم به سرتابد
نگه در سایهٔ مژگان نخواباند چراغ من

به‌پاس نشئهٔ عجز از تعلق برنمی‌آیم
مباد از چیدن دامن بلند افتد دماغ من

به هر بوس و پیامم سرفرود آید چه حرف است این
تو تا نگشوده‌ای لب ‌کج نمی‌گردد ایاغ من

چه نیرنگ است بیدل برق دیرستان الفت را
که من می‌سوزم و بوی تو می‌آید ز داغ من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.