هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و حیرت شاعر در برابر معشوق است. شاعر از هوس و عشق خود سخن می‌گوید و از دردها و رنج‌های عشقی که متحمل شده است. او از جلوه‌های معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و احساس بی‌قراری و حیرت خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۲۵۴۱

ز ره هوس به توکی رسم نفسی ز خود نرمیده من
همه حیرتم به‌کجا روم به رهت سری نکشیده من

به چه برگ ساز طرب‌کنم زچه جام نشئه طلب‌کنم
گل باغ شعله نچیده من‌، می داغ دل نچشیده من

چوگل آنکه نسخهٔ صد چمن ز نقاب جلوه ‌گشوده تو
چو می آنکه عشرت عالمی ز گداز خود طلبیده من

چه بلا ستمکش غیرتم چقدر نشانهٔ حیرتم
که شهید خنجر ناز تو شده عالمی و تپیده من

تو به محفلی ننموده رو که ز تاب شعلهٔ غیرتش
همه اشک‌گشته به‌رنگ شمع و زچشم خود نچکیده من

می جام ناز و نیازها به خمار اگر نکشد چرا
ز سرجفا نگذشته تو ز در وفا نرمیده من

چو نگاه‌گرم به هر طرف‌که‌گذشته محمل ناز تو
چو دل‌گداخته از پی‌ات به رکاب اشک دویده من

تو و صد چمن طرب نمو من و شبنمی نگه‌ آبرو
به بهار عالم رنگ و بو، همه جلوه تو، همه دیده من

نه جنون سینه دریدنی نه فنون مشق تپیدنی
به سواد درد تو کی رسم الفی ز ناله‌کشیده من

چو سحر نیامده در نظر، رم فرصت نفس آنقدر
که برم بر آب شکفتگی به طراوت‌ گل چیده من

به‌کدام نغمهٔ دل گسل ز نواکشان نشوم خجل
چو جرس به غیر شکست دل سخنی ز خود نشنیده من

من بیدل و غم غفلتی‌ که ز چشم بند فسون دل
همه جا ز جلوهٔ من پر است وبه هیچ جا نرسیده من
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.