هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از ناراحتی‌ها و سردرگمی‌های خود در این عشق می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که به او کمک کند تا مراد و خواسته‌های معشوقش را بفهمد. شاعر از بی‌قراری، انتظار و دل‌تنگی‌های خود می‌گوید و از خداوند طلب یاری می‌کند تا بتواند به آرامش برسد.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی، برای مخاطبانی مناسب است که توانایی درک مفاهیم پیچیده و احساسات عمیق را دارند. همچنین، این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر کمتر دیده می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۳۷

یا رَب من بِدانَمی چیست مُرادِ یارِ من
بَسته رَهِ گُریزِ من بُرده دل و قَرارِ من

یا رَب من بِدانَمی تا به کُجامْ می‌کَشَد
بَهرِ چه کار می‌کَشَد هر طَرَفی مِهارِ من

یا رَب من بِدانَمی سنگْ دلی چرا کُند
آن شَهِ مِهْربانِ من دِلْبَرِ بُردبارِ من

یا رَب من بِدانَمی هیچ به یار می‌رَسَد
دودِ من و نَفیرِ من یارَب و زینهارِ من

یا رب من بِدانَمی عاقبت این کجا کَشَد
یا رب بس دراز شُد این شبِ اِنْتِظارِ من

یا رَب چیست جوشِ من این همه رویْ پوشِ من
چون که مرا تویی تویی هم یک و هم هزارِ من

عشقِ تو است هر زمان در خَمُشیّ و در بیان
پیشِ خیالِ چَشمِ من روزی و روزگارِ من

گاهْ شکارْ خوانَمَش گاه بهار خوانَمَش
گاه می‌‌‌‌اَش لَقَب نَهَم گاه لَقَبْ خُمارِ من

کُفرِ من است و دینِ من دیده نوربینِ من
آنِ من است و اینِ من نیست ازو گُذارِ من

صبر نَمانْد و خوابِ من اشکْ نَمانْد و آبِ من
یا رَب تا کِه می‌کُند غارتِ هر چهارِ من

خانه آب و گِل کجا خانه جان و دلْ کجا
یا رَب آرزوم شُد شهرِ من و دیارِ من

این دلِ شهر رانْده در گِلِ تیره مانْده
ناله کُنان که ای خدا کو حَشَم و تَبارِ من؟

یا رَب اگر رَسیدَمی شهرِ خود و بِدیدَمی
رَحْمَتِ شهریارِ من وان همه شهرْ یارِ من

رفته رَهِ دُرُشتْ من بارِ گِران زِ پُشتْ من
دِلْبَرِ بُردبارِ من آمده بُرده بارِ من

آهویِ شیرگیرِ من سیر خورَد زِ شیرِ من
آن کِه مَنَم شکارِ او گشته بُوَد شکارِ من

نیست شبِ سیاه رو جُفت و حَریفِ روزِ من
نیست خَزانِ سنگْ دل در پِیِ نوبَهارِ من

هیچ خَمُش‌ نمی‌کُنی تا به کِی این دُهُل زَنی؟
آه که پَرده دَر شُدی ای لَبِ پَرده دارِ من
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.