هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی پیچیده و استعاری، به بیان احساسات عمیق شاعر درباره ناتوانی، تسلیم، انتظار و رنج‌های روحی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند غم، عشق، فنا و جستجوی معنویت سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه‌ای مانند شمع، سایه و خاکستر، حالات درونی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و از زبان پیچیده و استعاری استفاده می‌کند که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند فنا و رنج‌های روحی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۴۳

چون‌گهر هر چند بر دریا تند غوغای من
در نم یک چشم سر غرق‌ست سرتا پای من

ناتوانی همچو من در عالم تسلیم نیست
بیشتر از سایه می‌بوسد زمین اعضای من

مسند آتش همان تسلیم خاکستر خوشست
جز غبار خوبش‌ ننشیندکسی بر جای من

اینقدر چون شمع محو انتظار کیستم
بر سر مژگان وطن‌ کرده‌ست دیدنهای من

منع در سعی طلب ترغیب سالک می‌شود
«‌لن‌ترانی‌» داشت درس همت موسای من

زندگی پر بیخبر بود از اشارات فنا
قامت خم‌گشته‌گردید ابروی ایمای من

لفظ ممکن نیست برمعنی نچیند دقتی
باده بر دل سنگ بست از الفت مینای من

نالهٔ محو خیالت قابل تحریر نیست
هر قدر ننوشته‌ام بی‌پرده است انشای من

در جنون عریانی‌ام تشریف ‌امنی دیگر است
یا رب این خلعت نگردد تنگ‌بر بالای من

از غبار شیشهٔ ساعت قدح پر می‌کنم
خشکی این بزم نم نگذاشت در صهبای من

سایه‌ام بیدل ز نیرنگ غم و عیشم مپرس
نیست ممتاز آنقدر روز من از شبهای من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.