هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به مفاهیمی همچون عرفان، فلسفه، ناپایداری دنیا، تواضع و خودشناسی می‌پردازد. شاعر از ناپایداری زندگی، اهمیت خاکساری و فروتنی، و جنون رنگ‌های دنیا سخن می‌گوید. همچنین، به محدودیت‌های دانش بشری و عبرت‌گیری از سرنوشت دیگران اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۵۱

انفعال باطن خاموش دارد بوی خون
ریزش صهباست هر جا شیشه می‌گردد نگون

کاملان در خاکساری قدر پیدا می‌کنند
چون عیار رنگ زر کز خام می‌گردد فزون

ایمنی از طینت ناراست نتوان داشت چشم
رفته گیرید اعتماد از خانه‌های بی‌ستون

با مراد نیک و بد یکسان نمی‌گردد فلک
این خم نیلی که دیدی رنگها دارد جنون

سرمه‌سا چشمی ‌دو عالم را به جوش آو‌رده است
کیست دریابد که خاموشی چه می‌خواند فسون

اینقدر بر علم و فن مغرور آگاهی مباش
آخر این دفتر دو حرف است از حساب کاف و نون

دعوی پیشی مکن‌کز واپسانت نشمرند
بیشتر رو بر قفاتازی‌ست سعی رهنمون

مشت خاک ما که از بی‌انفعالی بسته سنگ
یک عرق گر گل کند آیینه می‌آید برون

سرنگونیهای ماه نو دلیل عبرت است
موج لب خشکی تری دارد چراغ آبگون

هر که را دیدم توانایی به خاک افکنده بود
بیدل اینجا نیست غیر از مرکب طاقت حرون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.