هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند عشق، حیرت، رازآلودگی هستی، گذرایی عمر و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند کشتی شکسته، شمع سوخته و موج تیغ، به بیان مفاهیم عمیق می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر، درک شعر را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۲۵۷۶

نقاش تا کشد اثر ناتوان او
بندد قلم ز سایهٔ موی میان او

از بحر عشق رخت سلامت که می‌برد
کشتی شکستن است دلیل‌ کران او

حزنی درین بساط تحیر نیافتم
شمعی که مغز ناله کشد استخوان او

راز تو آتشی ست که چون پرده در شود
کام هزار سنگ شکافد زبان او

دارد وداع عافیت از عشق دم زدن
یعنی چو عود سوختنست امتحان او

آن موج تیغش از سر دریا گذشته است
کایینه دارد از دل گوهر فشان او

در وادیی که محمل امید بسته‌ایم
نالد شکست بر جرس کاروان او

عمر شرار فرصت گلزار زندگی‌ست
از هم گذشته گیر بهار و خزان او

تمثال نیست غیر غبار خیال شخص
خلقی‌ست خود فروش متاع دکان او

هر ساز از ترانهٔ خود می‌دهد خبر
وهم است اگر ز من شنوی داستان او

بیدل سراغ عالم عنقا تحیر است
آن نیست بی نشان که تو یابی نشان او
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.